هر وقت از دشمن ترسیدیم مشكلاتمان بیشتر شد

سخنرانی تلویزیونی در پایان محفل انس با قرآن كریم

1399/02/07
|
10:12

سخنرانی تلویزیونی در پایان محفل انس با قرآن كریم

بسم الله الرّحمن الرّحیم(1)
والحمدلله‌ ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

تبریك حلول ماه رمضان به همه‌ی مسلمانان جهان
خیلی تشكّر میكنیم از برادران عزیزی كه این برنامه را ترتیب دادند و تنظیم كردند و ما را امروز محظوظ كردند از تلاوت آیات كریمه‌ی قرآن؛ و صمیمانه تشكّر میكنم از همه‌ی قرّاء محترمی كه امروز تلاوت كردند؛ حقیقتاً لذّت بردیم، استفاده كردیم، بهره‌مند شدیم از این تلاوتها، و همچنین از مجری محترم كه جلسه را بخوبی اداره كردند.

اوّلاً حلول ماه مبارك رمضان را تبریك عرض میكنیم به همه‌ی كسانی كه این سخن را می‌شنوند و همه‌ی برادران مسلمان در سرتاسر جهان؛ و امیدواریم كه خداوند به ما توفیق بدهد كه بتوانیم حقّ این ماه را ادا كنیم. ماه، ماه قرآن است؛ كه در آیه‌ی كریمه‌ی قرآن هم وقتی كه نام ماه رمضان آورده شده، ذكر میشود «اَلَّذیِ اُنزِلَ فیهِ القُرءان»(2). این یك خصوصیّت بسیار مهمّ این ماه عزیز و شریف است.

سعادت دنیا و آخرت در گرو عمل به قرآن
بنده مطالبی را یادداشت كرده‌ام، برای اینكه درباره‌ی قرآن عرض بكنم، منتها وقت نیست، وقت خیلی كم است؛ مختصری را عرض میكنیم. ما درباره‌ی قرآن بارها گفته‌ایم، بارها شنیده‌ایم كه قرآن كتاب زندگی است. واقع قضیّه هم همین است: قرآن كتاب زندگی است. اگر آحاد بشر قواعد زندگی را با قرآن تطبیق بكنند، سعادت دنیا و آخرت نصیب آنها خواهد شد. مشكل ما این است كه این كار را نمیكنیم؛ مشكل ما این است كه ما زندگی را با قواعد قرآن تطبیق نمیكنیم؛ مثل كسی كه به پزشك مراجعه میكند و نسخه‌ی پزشك را میگیرد لكن به آن نسخه عمل نمیكند. این مراجعه‌ی به پزشك بدون عمل كردن به نسخه اثری نخواهد داشت؛ امروز وضع ما این جوری است.

قرآن هم كتاب علم و معرفت، و هم دستور زندگی
قرآن، هم كتاب علم و معرفت است یعنی دل را و اندیشه‌ی انسانی را سیراب میكند -قرآن برای آن كسانی كه اهل معرفت‌آموزی هستند یك سرچشمه‌ی تمام‌نشدنی است- لكن علاوه‌ی بر اینها قرآن دستور زندگی هم هست؛ قرآن علاوه‌ی بر جنبه‌ی معرفتی و معرفت‌آموزی دستورات كاربردی دارد برای زندگی؛ یعنی محیط زندگی را آباد میكند، زندگی را از امنیّت و سلامت و آسایش برخوردار میكند. یَهدی بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوانَه سُبُلَ السَّلام(3). راه‌های سلامت را، راه‌های امنیّت را، راه‌های آسایشِ در زندگی را به انسانها نشان میدهد. انسانها در طول تاریخ دست‌‌‌به‌گریبانِ ظلم و تبعیض و جنگ و ناامنی و لگدمال شدن ارزشها بوده‌اند، امروز هم هستند؛ راه علاج اینها قرآن است. اگر به قرآن عمل كنیم همه‌ی این مشكلات برطرف میشود. یعنی جوامع بشری اگر به دستوراتِ كاربردی قرآن -كه من حالا تعداد كوتاهی و مختصری [از آنها را]، به قدری كه وقت هست عرض خواهم كرد- عمل بكنند، بدون تردید از همه‌ی این مشكلات نجات پیدا خواهند كرد. در همین ظاهرِ قرآن هزاران دستور زندگی وجود دارد. امیرالمؤمنین فرمود: اِنَّ القُرآنَ ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق؛(4) انیق یعنی شگفت‌انگیز و زیبا. ظاهر قرآن شگفت‌انگیز و زیبا است؛ برای كسانی كه اهل نگاه زیباشناسانه هستند، قرآن بی‌نظیر است در زیبایی و شگفت‌انگیزی؛ امّا باطن او عمیق است.

دستورات كاربردی قرآن برای زندگی: 1) محور قرار ندادن زندگی دنیا
این چیزهایی كه من عرض میكنم كه در قرآن وجود دارد و درس زندگی است، مال همین ظاهر قرآن است؛ مال همین چیزی است كه بنده و امثال بنده از قرآن میفهمیم؛ وَالّا آن چیزی كه كُمَّلینِ(5) توحیدی از قرآن میفهمند، راسخین در علم میفهمند، اولیای الهی میفهمند كه بواطن قرآن و بحر عمیقِ قرآن است، قرآن از این حرفها خیلی بالاتر است؛ آنچه من عرض میكنم -این هزاران دستور زندگی- همین چیزهایی است كه از ظاهر قرآن استفاده میشود. خب حالا این چیزهایی كه كاربردی است: بعضی از اینها مربوط به تنظیم قواعد زندگی است؛ مثلاً فرض بفرمایید «فَمِنَ النّاسِ مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا وَ ما لَه فِی الأخِرَةِ مِن خَلاق»؛(6) بعضی هستند كه همه‌ی قواعد زندگی انسانی را، دوستی‌ها را، دشمنی‌ها را، رابطه‌ها را، هدفها را، انگیزه‌ها را در كار دنیا محصور میكنند؛ دنیا یعنی چه؟ یعنی پول، یعنی قدرت، یعنی شهوت؛ مراد از دنیا در اینجا اینها است. دوستی‌شان به خاطر اینها است، دشمنی‌شان به خاطر اینها است، رابطه‌گیری‌شان به خاطر اینها است، تلاششان به خاطر اینها است، هدفهایشان به خاطر اینها است؛ این را خدای متعال رد میكند. این جور قاعده‌ی ‌زندگی‌ ساختن را خدای متعال رد میكند؛ وَ ما لَه فِی الأخِرَةِ مِن خَلاق. اینها در زندگی دنیوی به چیزهایی خواهند رسید -در این زندگی موقّت كوتاه- امّا در زندگی اصلی و واقعی و اخروی كه زندگی انسان در آنجا است چیزی ندارند، بی‌نصیبند، بی‌بهره‌اند.

2) مقاصد حقیقی زندگی؛ در جمع دنیا و آخرت
امّا در مقابلش یك قاعده‌سازی دیگری برای زندگی وجود دارد: وَ مِنهُم مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً وَ فِی الأخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّار؛(7) این قاعده‌سازی دوّم است. یعنی كسانی كه در دنیا هم دنبال حسنه هستند نه دنبال هر چیزی؛ در «ءاتِنا فِی الدُّنیا» نمیگوید چه به ما بده؛ معلوم است كه دنیا میخواهد امّا این «ءاتِنا الدُّنیا حَسَنَة»؛ چیزهای نیكو را در دنیا به ما بدهد؛ چیزهایی كه با فطرت انسان منطبق است، با نیازهای واقعی انسان منطبق است؛ وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَة؛ دنبال آخرت هم هستند؛ وَ قِنا عَذابَ النّار؛(8) آن وقت كسانی هستند كه خدای متعال اینها را به مقاصد حقیقی زندگی میرساند. یك دسته آیات از این قبیل است كه قواعد زندگی را مشخّص میكند. یا مثلاً فرض كنید در آیه‌ی مربوط به عُقلای بنی‌اسرائیل كه یك عدّه‌ای از آنها به قارون توصیه میكردند، میگفتند: وَ ابتَغِ فیما ءاتیكَ اللهُ الدّارَ الأخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصیبَكَ مِنَ الدُّنیا وَ اَحسِن كَما اَحسَنَ اللهُ اِلَیك؛(9) به قارون نمیگفتند كه هر چه را داری یا نداری دور بریز؛ میگفتند آنچه را داری وسیله قرار بده. پول و ثروت دنیا وسیله است، وسیله‌ی رسیدن به مقامات عالیه‌ی بشری و انسانی است، وسیله‌ی رسیدن به مقامات معنوی است؛ میتواند وسیله باشد. شما میتوانید با پول دنیا را آباد كنید، زندگی‌های انسانها را نجات بدهید، تبعیض را برطرف كنید، فقرا و ضعفا را از حالت فقر و ضعف بیرون بیاورید. وَ ابتَغِ فیما ءاتیكَ اللهُ الدّارَ الأخِرَة؛ اوّلاً آنچه در اختیار تو است، ءاتیكَ الله است، خدا به تو داده؛ ثانیاً راهش این است كه این را برای خدا مصرف كنی وَ لا تَنسَ نَصیبَكَ مِنَ الدُّنیا؛ امّا این جور هم نیست كه خود تو هم حظّی و سهمی نداشته باشی؛ چرا، تو هم سهمی داری، سهم خودت را هم استفاده كن. وَ اَحسِن كَما اَحسَنَ اللهُ اِلَیك؛ ببینید، این قاعده‌ی زندگی‌ای است كه اسلام برای ما معیّن میكند. بر خلاف آنچه خود آن بی‌عقل خیال میكرد؛ آن قارونِ خرپولِ بی‌عقل میگفت: اِنَّما اوتیتُه عَلی عِلمٍ؛(10) من خودم توانستم این را به دست بیاورم، با هنر خودم به دست آوردم؛ در حالی كه این‌جور نیست؛ خدای متعال وسایل را فراهم كرده بود، او توانسته بود به دست بیاورد. بنابراین بعضی از آیات در قرآن این جوری است و از این قبیل آیات زیاد داریم كه قواعد زندگی را معیّن میكند.

3) تنظیم مناسبات اجتماعی
بعضی از آیات هست كه مربوطه به تنظیم مناسبات اجتماعی است؛ این دستورهای كاربردی مربوط است به مناسبات اجتماعی. فرض بفرمایید: وَلایَغتَب بَعضُكُم بَعضًا؛(11) غیبت نكنید؛ این [دستور]، مناسبات اجتماعی را تنظیم میكند. شما وقتی غیبت میكنید، دل خودتان را چركین میكنید، دل مخاطبتان را چركین میكنید، واقعیّت پنهان یك برادر مؤمنی، خواهر مؤمنی را هم بیخودی به رخ این و آن میكشید؛ یك كار غلط و نادرست. او هم نسبت به شما ممكن است كه همین كار را بكند. این كار، زندگی را، روابط اجتماعی را از نظم صحیح خارج میكند.

4) رعایت عدالت و انصاف، حتّی در برابر مخالف و دشمن
یا فرض بفرمایید كه میفرماید: لا یَجرِمَنَّكُم شَنَئانُ قَومٍ عَلی اَلّا تَعدِلُوا؛(12) اگر با كسی مخالفید، با كسی دشمنید، این موجب نشود كه درباره‌ی او بی‌انصافی كنید، درباره‌ی او ظلم و بی‌عدالتی به خرج بدهید. ببینید، این یك دستور كاربردی است. بله، شما ممكن است با كسی مخالف باشید امّا [این] موجب نشود كه نسبت به او به خاطر مخالفتتان در آنجایی كه حق با اوست، آن حق را پنهان بدارید، یا مخفی كنید، یا آن حق را ضایع كنید و بی‌عدالتی و بی‌انصافی نسبت به او به خرج بدهید. شما ملاحظه كنید در اجتماعات، [اصلاً] در اجتماع خود ما -خیلی جای دوری نرویم- اگر چنانچه ما با كسانی كه مخالف هستیم، به همین آیه عمل بكنیم، یعنی درباره‌ی آنها بی‌انصافی نكنیم و آنها هم درباره‌ی ما بی‌انصافی نكنند، ببینید چقدر وضع جامعه، وضع روا و خوبی خواهد شد.

5) پرهیز از شایعه و دروغ‌افكنی
یا مثلاً فرض كنید «لا تَقفُ مالَیسَ لَكَ بِه عِلم»؛(13) عرض كردم شبیه این -این جور آیات در قرآن- هزاران دستور قرآنی هست؛ لا تَقفُ مالَیسَ لَكَ بِه عِلم؛ دنبال چیزی كه به آن یقین نداری راه نیفت؛ به آن چیزی كه یقین نداری اعتماد نكن. الان ژورنالیسم رایج دنیا درست عكس این عمل میكنند؛ یعنی آن چیزهایی را كه شایعه‌پردازی میكنند، دروغ‌پردازی میكنند، چیزهایی است كه از آن اطّلاعی هم ندارند، علمی هم ندارند، بیخودی آنها را پخش میكنند. در داخل جامعه‌ی خود ما هم متأسّفانه از این چیزها وجود دارد. این نقطه‌ی مقابل رفتاری است كه امروز در دنیا هست. اگر چنانچه ما همین یك دستور را عمل بكنیم، بخش مهمّی از مشكلات ما حل خواهد شد.

6) اعتماد نكردن به ستمگر و ظالم
یا «لا تَركَنوِّا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا»؛(14) به كسی كه ستمگر است، به ظالم اعتماد نكنید، گرایش پیدا نكنید -«ركون» یعنی میل پیدا كردن و گرایش پیدا كردن و اعتماد به او كردن- به آدم ظالم اعتماد نكنید. نتیجه‌ی اعتماد كردن به ظالم همین میشود كه شما می‌بینید دولتهای مسلمان، مجموعه‌های اسلامی به ظالم‌ترین و ستمگرترین عناصر عالَم اعتماد میكنند و نتیجه‌اش را دارند مشاهده میكنند و می‌بینند.

7) خیانت نكردن در امانت
یا «اَقسِطوا اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین»؛(15) عدل به خرج بدهید؛ قسط و عدل و انصاف در همه‌ی امور زندگی را دستور داده‌اند؛ یا «لا تَخونُوا اللهَ وَ الرَّسولَ وَ تَخونوا اَمانتِكُم»؛(16) در امانت خیانت نكنید. امانت فقط پولی نیست كه شما دست بنده دارید؛ مقامی هم كه، مسئولیّتی هم كه به وسیله‌ی شما به من داده شده امانت است. اگر چنانچه این امانت را درست عمل نكنم، خیانت در امانت است. ببینید شما اگر همین یك دستور را ما عمل بكنیم، چه اتّفاقی خواهد افتاد. بنابراین آنچه قرآن برای ما دارد، عبارت است از این دستورات عملیِ كاربردی.

8) نهراسیدن و ایستادگی در مقابل دشمن
یا مثلاً «فلا تَخافوهُم وَ خافونِ اِن كُنتُم مُؤمِنین»(17) كه دنباله‌ی آن آیه‌ی «اِنَّما ذلِكُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیاءَه»(18) است، كه آمدند گفتند «علیه شما دارند توطئه میكنند، بترسید»، [مسلمانان را] میترساندند. قرآن میفرماید كه نخیر، از آنها نترسید، از من بترسید؛ خدای متعال را عبادت بكنید، اعتماد به خدا بكنید، در مقابل دشمن محكم بِایستید و میتوانید دشمن را به عقب برانید. خودِ این ترساننده‌ی از افراد ظالم كه به انسان میگوید از این و از آن بترسید، از این قدرتها بترسید و ملاحظه كنید، شیطان است؛ كه ما در طول تاریخ هم مشاهده میكنیم كسانی كه از این قدرتها ترسیده‌اند، دچار آزمونهای سخت و تلخ زندگی شده‌اند. امروز قدرتهای اسلامی، دولتهای اسلامی ملاحظه‌ی قدرتهای ظالم دنیا را میكنند، از آنها میترسند و قدرت خودشان را ندیده میگیرند؛ نتیجه این میشود كه تو سرشان میخورد.

امام (رضوان الله علیه) این نترسیدن از قدرت را به همه‌ی ما یاد داد كه از قدرتهای ظالم و زورگو نترسید. من فراموش نمیكنم در سالِ 58، آن وقتی كه جوانهای ما این جاسوسهای آمریكایی و جاسوس‌خانه‌ی آمریكایی را گرفته بودند، بعضی‌ها فشار می‌آوردند به شورای انقلاب كه بگویید اینها را آزاد كنند. بنده و مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی و بنی‌صدر، ما سه نفر از شورای انقلاب رفتیم قم؛ آن وقت امام قم بودند؛ رفتیم خدمت امام كه از امام بپرسیم كه چه كار كنیم. پرسیدیم كه آقا این جوری است، فشار می‌آوردند كه اینها را هر چه زودتر آزاد كنید؛ امام رو كردند به ما و گفتند كه از آمریكا میترسید؟ بنده عرض كردم نخیر نمیترسیم، گفتند پس نمیخواهد آزادشان كنید. واقعش هم همین بود؛ یعنی اگر چنانچه كسی قرار بود از آمریكا بترسد و ملاحظه بكند، نتایج بسیار تلخی را آن روز عاید كشور میكرد. ما دیده‌ایم مواردی را كه دولتها و قدرتهای كشورِ خودمان از دشمن میترسیدند و این ترس، آنها را دچار مشكلات فراوانی كرد. قرآن میگوید: فَلا تَخـافوهُم وَ خافون؛(19) «خافون» یعنی ملاحظه‌ی مقرّرات من را بكنید؛ آنجایی كه خدای متعال فرموده است مجاهدت كنید، مجاهدت كنید؛ آنجایی كه فرموده است دست نگه دارید، دست نگه دارید؛ معنای این «خافون» این است.

9) اقامه‌ی نماز به عنوان ذكر و یاد الهی
و همچنین «اَقِمِ الصَّلْوةَ لِذِكری»(20)؛ حالا به مناسبت ماه رمضان این را هم توجّه بكنیم به «وَ اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكری»؛این یكی از دستورات كاربردی است. نماز برای ذكر است، برای یاد است؛ نماز را برای ذكر خدا محفوظ بدارید. امروز ما اگر چنانچه این را در مورد خودمان عمل بكنیم كه این را همه‌‌ی ما میتوانیم عمل بكنیم؛ نماز را باتوجّه بخوانیم و در نماز دلمان را به جای دیگری نسپریم و نماز را برای ذكر خدای متعال بخوانیم، این یقیناً تأثیرات فراوانی در اعتلای روحی ما خواهد داشت؛ همچنین «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا توبوا اِلَی اللهِ تَوبَةً نَصوحًا»(21) كه این روزها، روزهای توبه است، روزهای استغفار است، روزهای رجوع به پروردگار است. امیدواریم ان‌شاء‌الله خدای متعال به همه‌ی آحاد ملّت ما و به همه‌ی آحاد مسلمان توفیق بدهد كه بتوانند وظایف ماه رمضان را، وظایف اسلامی را انجام بدهند. به قرآن عمل بكنیم؛ این دستورات قرآنی، همه‌ی این هزاران دستور كاربردی قرآنی، عملیّاتی است یعنی قابل عمل شدن است؛ البتّه دولتها مسئولیّت بیشتری دارند، قدرتهای مسلّط بر كشور و مدیران جامعه مسئولیّت بیشتری دارند.

ظاهراً دیگر وقت ما تمام شد؛ گمان میكنم باید حالا اذان باشد؛ لذاست كه دیگر عرایض را خاتمه میدهیم. خیلی خوشحالم؛ امروز بسیار جلسه‌ی خوبی بود و مجدّداً از همه‌ی كسانی كه دست‌اندركار بودند تشكّر میكنم.

والسّلام علیكم و رحمة ‌الله و بركاته


1) در ابتدای این مراسم ــ كه به صورت ویدئوكنفرانس برگزار شد ــ تعدادی از قرّاء قرآن، آیاتی از قرآن كریم را تلاوت كردند.
2) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی 185؛ «... كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است ...»
3) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی 16؛ «خدا هر كه را از خشنودی او پیروی كند، به وسیله‌ی آن [كتاب] به راه‌های سلامت رهنمون میشود ...»
4) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی 18
5) كاملان، بویژه انسانهای وارسته
6) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی 200؛ « ... و از مردم كسی است كه میگوید: «پروردگارا! به ما، در همین دنیا عطا كن» و حال آنكه برای او در آخرت نصیبی نیست.»
7) سوره‌ی بقره، آیه‌ی 201؛ «و برخی از آنان می‌گویند: "پروردگارا! در این دنیا به ما نیكی و در آخرت [نیز] نیكی عطا كن، و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار."»
8) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی 201؛ « ... در این دنیا به ما نیكی و در آخرت [نیز] نیكی عطا كن ، و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.»
9) سوره‌ی قصص، بخشی از آیه‌ی 77؛ «و با آنچه خدایت داده، سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مكن و همچنان كه خدا به تو نیكی كرده، نیكی كن ...»
10) سوره‌ی قصص، بخشی از آیه‌ی 78
11) سوره‌ی حجرات، بخشی از آیه‌ی 12
12) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی 8
13) سوره‌ی اسراء، بخشی از آیه‌ی 36
14) سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی 113
15) سوره‌ی حجرات، بخشی از آیه‌ی 9
16) سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی 27؛ «... به خدا و پیامبر او خیانت مكنید و [نیز] در امانتهای خود خیانت نورزید ...»
17) سوره‌ی آل عمران، بخشی از آیه‌ی 175؛ «... پس اگر مؤمنید از آنان مترسید و از من بترسید.»
18) سوره‌ی آل عمران، بخشی از آیه‌ی 175؛ « در واقع این شیطان است كه دوستانش را می‌ترساند ...»
19) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی 175؛ «... پس از آنان مترسید و از من بترسید ...»
20) سوره‌ی طه، بخشی از آیه‌ی 14؛ «... و به یاد من نماز برپا دار.»
21) سوره‌ی تحریم، بخشی از آیه‌ی 8؛ «ای كسانی كه ایمان آورده‌‌اید، به درگاه خدا توبه‌‌ا‌ی راستین كنید ...»

دسترسی سریع