مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی كه هرسال با سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در حرم مطهر امام خمینی(ره) برگزار میشد، با توجه به دستورالعملهای بهداشتی ستاد ملی مبارزه با كرونا مبنی بر عدم برگزاری تجمعات، امسال در حرم مطهر برگزا
سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت سی و یكمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)
مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی كه هرسال با سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در حرم مطهر امام خمینی(ره) برگزار میشد، با توجه به دستورالعملهای بهداشتی ستاد ملی مبارزه با كرونا مبنی بر عدم برگزاری تجمعات، امسال در حرم مطهر برگزار نمیشود.
محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:
-چگونگی برگزاری مراسم ارتحال امام مهم نیست اصل موضوع سخن گفتن از امام است. امام بزرگوار سالها پس از درگذشت ظاهری او در بین ما زنده است و باید زنده بماند و ما از حضور و معنویت و فكر و انگشت اشاره او بهره مند شویم.
- امروز میخواهم درباره خصوصیت مهمی از خصوصیات امام بزرگوار بحث كنم، ایشان انسانی ذوالابعاد و دارای خصوصیات برجسته ای بودند، اما خصوصیتی كه امروز درباره آن بحث می كنیم، یعنی روحیه تحول خواهی و تحول انگیزی مهمترین ویژگی ایشان است.
- امام یك انسان تحول خواه و تحول آفرین بود؛ نقش ایشان صرفا نقش یك معلم و استاد نبود، نقش ایشان نقش یك فرمانده داخل میدان عملیات و رهبر واقعی بود.
- امام بزرگترین تحولات را در زمان خود ایجاد كرد و در حوزهها و عرصههای متعددی تحول ایجاد كردند.
- امام روحیه تحول را ایجاد كردند و میدانی وارد مسئله تحول شدند، نه فقط گفتاری و دستوری. از تحول آفرینی روحی در یك مجموعه ای از طلاب جوان در قم تا تحول آفرینی وسیع در عموم ملت ایران. مسئله قم عبارت است از درس اخلاق ایشان كه ده ها سال پیش از شروع نهضت بجز درس فقه و اصول و معقول، درس و جلسه اخلاق داشتند. نقل می كردند كه ایشان وقتی هفته ای یك بار جلسه ای در مدرسه فیضیه داشتند، صحبت های ایشان جلسه و دل ها را منقلب می كردند. این را البته ما هم در درس فقه و اصول هم دیده بودیم.
- در درس فقه و اصول ایشان طلبه ها زار زار گریه می كردند. این همان روش پیغمبران است.
- آنچه مسلم است این است كه این حركت آفرینی و تحریك غریضه های معنوی از راه درس اخلاق و تذكر و آماده كردن دل ها شیوه امام بزرگوار ما بود.
- ایشان به معنای حقیقی كلمه در ملت ایران تحول به وجود آوردند. قبل از نهضت امام مبارزاتی وجود داشت، اما حوزه كار آنها منتهی می شد به حداكثر تعدادی دانشجو، بحث امام بحث یك گروه محدود و جمع محدود نبود، بلكه بحث ملت ایران بود. ملت مثل یك اقیانوس است، به طوفان درآوردن یك اقیانوس كار هركسی نیست. یك استخر را می توان مواج كرد، اما مواج كردن یك اقیانوس كار هر كسی نیست.
- تحول در روحیه خمودگی و تسلیم ملت دیگر اقدام امام بود. ملت ایران قبل از نهضت با مسائل اساسی خود سر و كاری نداشت و سرگرم مسائل شخصی خود بودند، اما ورود به میدان مطالبه آن هم مطالبه چیزهای بزرگ و مهم را امام ایجاد كردند و همین ملت خمود و تسلیم را تبدیل به یك ملت مطالبه گر كردند.
- تحول دیگر، تحول در نگاه مردم به خود و جامعه بود. ملت ایران به خود نگاه خودحقیرپندارانه داشت و این نگاه كه ملت ایران بتواند به ابرقدرت ها فائق بیاید، مطلقا كسی تصور نمی كرد. نه تنها قدرت های خارجی، بلكه قدرت های داخلی را هم كسی تصور نمی كرد. امام این احساس حقارت را به احساس اعتماد به نفس و عزت تبدیل كردند.
- یك تحول دیگر، تحول در مطالبات اساسی مردم بود. اگر گروهی از مردم یك مطالبه ای از دستگاه آن زمان داشتند، مطالبات در سطح آسفالت كردن یك كوچه بود، اما امام مطالبه مردم را به استقلال، آزادی یا نه شرقی و نه غربی ارتقاء داد.
- تحول در نگاه به دین دیگر تحول امام بود. مردم در آن زمان دین را فقط برای احوال شخصی میدانستند، امام برای دین رسالت نظام سازی و تمدن سازی تعریف كرد و مردم نگاهشان به دین به كل متحول شد.
- تحول در نگاه به آیند؛ در دورانی كه نهضت آغاز شد با همه شعارهایی كه برخی احزاب و گروه ها می دادند، در نگاه مردم آینده ای دیده نمی شد و مردم افق روشنی نداشتند، اما روحیه تحول امام منجر به ایجاد تمدن نوین اسلامی شد.
- در یك حوزه تخصصی تر، تحول در مبانی معرفتی كاربردی به وجود آوردند كه این جزو مباحث تخصصی و حوزوی است. امام فقه را وارد عرصه نظام سازی كردند. فقه از این مسائل دور بود، البته مسئله ولایت فقیه هزار سال بین فقها وجود داشت اما چون امیدی برای تحقق آن وجود نداشت هرگز به جزئیات آن پرداخته نمی شد اما امام این موضوع را وارد بحث فقه كردند.
- مسئله مصلحت نظام كه همان منافع عمومی است، این را امام در فقه مطرح كردند.
- نمونه دیگری از تحول خواهی؛ پافشاری بر تعبد با نگاه نوگرایانه بود. در آن دوران روحانیونی بودند كه عالم و دین شناس هم بودند، اما تحت تاثیر برخی شرایط در موضوع تعبد خیلی تكیه نمی كردند، اما امام در عین حالی كه نگاه نو به مسائل فقهی داشتند، بر روی مسئله تعبد ایستادگی كردند.
- حوزه دیگر از تحولی كه ایشان به وجود آوردند، نگاه به جوانان بود. ایشان به فكر و عمل جوانان اعتماد كردند. مثلا سپاه پاسداران كه تشكیل شد ایشان جوانان بیست و چند ساله را در رأس سپاه پاسداران پذیرفتند. در زمینه های دیگر هم همینطور ایشان اعتماد عجیبی به جوانان مقبول داشتند. البته در عین اینكه ظرفیت های غیرجوان را ایشان نفی نمی كردند. اینكه بعضی ها فكر می كنند جوانگرایی یعنی پیران را كلا از صحنه خارج كنیم، امام اینگونه فكر نمی كردند. مثلا همان زمان كه بنده را به امامت جمعه تهران انتخاب كردند، همزمان آیت الله اشرفی یا آیت الله دستغیب را هم به امامت جمعه منصوب كردند كه سنین بالایی داشتند.
- پس اینكه می گوییم امام به جوانان اعتماد می كردند و ما هم این عقیده را داریم كه باید به جوانان اعتماد كرد این به معنای این است كه این یك ثروت برای كشور است و باید از آن استفاده كنیم، معنای آن عدم استفاده از غیرجوان ها نیست.
- تحول در نگاه به قدرت های جهانی و ابرقدرتها؛ آن زمان هیچكس فكر نمی كرد بر خلاف اراده آمریكا بتوان كاری كرد. امام كاری كردند كه خود رؤسای جمهور آمریكا گفتند كه خمینی ما را تحقیر كرد. امام و كارگزاران امام(ره) ابرقدرتها را شكست دادند. امام ثابت كردند كه ابرقدرت ها ضربه پذیر و شكست پذیرند، دیدید كه شوروی چگونه فروپاشید و وضعیت امروز آمریكا را هم كه می بینید.
- نكته دیگر این بود كه امام همه این ها را از جانب خدا می دانست. امام(ره) مكررا در بیاناتشان به این تحول روحی جوانان اشاره می كنند و آن را از خدا می دانست.
- امام، امام تحول بود. باید از امام درس بگیریم. هر جامعه زنده و پویایی احتیاج به تحول دارد. امروز ما نیاز به تحول داریم. بعد از ارتحال امام جامعه از رویكرد تحولی فاصله نگرفته و در زمینه های گوناگونی تحول پیدا كردیم و قدرتمندتر از گذشته و در مواردی سرزنده تر شده ایم. همین تحول علمی چیز كوچكی نیست. امروز در عرصه های علمی و یا در توانایی های دفاعی در حقیقت نزدیك به حد بازدارندگی است. یا در عرصه سیاست جمهوری اسلامی چهره با ابهتی از خود در دنیا نشان داده است.
- در موارد مهمی هم تحول نداشتیم، و در مواردی متاسفانه عقبگرد داشتیم كه بر خلاف طبیعت انقلاب است. انقلاب باید پی در پی نوآوری و پیشرفت داشته باشد. نقطه مقابل انقلاب، ارتجاع است و هر دو یعنی پیشرفت انقلاب و هم پسرفت به معنای ارتجاع به اراده انسان ها بستگی دارد.
- ما قادریم در بخش ها گوناگون تمدنی كشور و نظام تحول به وجود آوریم. انتظار من از خودم و از جوانان و نخبگان این است كه در فكر ایجاد تحول در بخش هایی كه لازم داریم باشید. تحول نكاتی در آن است، اگر بخواهیم تحول به معنای صحیح كلمه اتفاق بیافتد باید به آن توجه كنیم.
- تحول خواهی لزوما به معنای اعتراض نیست، بلكه به معنای گرایش مثبت به بهتر شدن است، البته مواردی ممكن است منشأ آن اعتراض به وضع موجود باشد اما لزوما این نیست. بنابراین تحول یعنی میل به شتاب گرفتن و جهش در حركت و اجتناب از تحجر و پافشاری بر مشهورات غلط.
- نكته دوم این است كه تحول صحیح احتیاج به پشتوانه فكری دارد. بعضی از حركت های سبك و سطحی اینها را نمی شود به حساب تحول گذاشت. ما امروز باید در زمینه عدالت كه باید حتما در آن تحول به وجود بیاید، تحول به وجود آوریم. این نیاز به پشتوانه فكری دارد كه بر اساس این پشتوانه فكری به دنبال تحول برویم. اگر پشتوانه فكری وجود نداشته باشد، تحولش غلط خواهد بود و قدم را درست بر نمی دارد و بعد هم پافشاری بر آن تحول هم نخواهد داشت. مواردی داشتیم در انقلاب كه برخی افراد بسیار انقلابی بودند اما چون پایه های فكری شان دارای استدلال عقلانی نداشت، بعد از مدتی تبدیل به فسیل هایی شدند كه انقلاب اسلامی برای مبارزه با همان فسیل ها بود.
- نكته دیگر این است كه تحول را با استحاله فكری نباید اشتباه گرفت. در دوران حكومت پهلوی چیزی به نام تجدد وارد كشور شد كه آن را بعنوان تحول به حساب می آوردند. این تحول نبود بلكه استحاله ملت ایران برای گرفتن هویت ملی ایران بود. تجددی كه در دوران حكومت پهلوی توسط رضاخان و به پشتوانه برخی روشنفكران آن زمان وارد شد، ملت ایران را از هویت واقعی خود دور كرد. ملت ها اگرچه هویت خود را از دست بدهند، در واقع دچار یك مرگ تمدنی خواهند شد.
- تحول لزما دفعی نیست بلكه ممكن است به تدریج به وجود بیاید. اگر چنانچه نشانه روی ما در تحول درست باشد اینكه دیر هم به آن برسیم ایرادی ندارد و بی صبری نباید كرد. ما باید در حركت تدریجی تحولی دست هدایتگری بالاسر این تحول وجود داشته باشد كه باید دست های مطمئن و قابل اعتماد این تحول را هدایت كنند.
- تحول را با سلسله كارهای سطحی نباید اشتباه گرفت. تحول كار عمقی و اساسی است كه باید اتفاق بیافتد، سرعت البته مهم است، لیكن سرعت با شتابزدگی متفاوت است.
-به صورت فهرست وار درباره عرصه هایی كه نیاز به تحول داد؛ مثلا در اقتصاد تحول به این است كه بتوانیم بند ناف اقتصاد كشور را از نفت جدا كنیم و این یك تحول است. یا در زمینه های بودجه بندی های دولتی، دولت و مجلس بودجه را طوری ببندند كه ناظر به موضوع، مسئله و عملكرد باشد یعنی بودجه عملیاتی. البته غالبا ادعا می شود كه بودجه عملیاتی است، اما فاصله دارد. یا در زمینه مسائل آموزش احتیاج به تحول داریم. تحول در مسئله آموزش این است كه آموزش دانشگاهی، دبیرستانی و حتی دبستانی را آموزش های كاربردی قرار دهیم نه آموزش حفظی. برخی درس ها در مدارس و دانشگاه های ما تدریس میشود كه برای فردی كه آن را میخواند هیچ فایدهای تا آخر عمرش نخواهد داشت. در زمینه آموزش اگر بخواهیم تحول ایجاد كنیم به معنای واقعی كلمه تحول این است كه درس فایده محور و عمقی باشد.
- حل قطعی مسائلی مثل اعتیاد، یا مسائل خانواده احتیاج به تحول داریم. خبرها و گزارش های متقن به ما میگوید كه كشور ما به سمت پیری میرود كه خبر بسیار دهشتناكی است و از جمله مواردی است كه بعدا آثار آن مشخص می شود.
- موضوع دیگر دشمنی ها است؛ ملاحظه دشمن خارجی را نباید كرد. جبهه وسیعی از دشمن وجود دارد كه هر حركتی در كشور بخواهد به سمت صلاح حركت كند به دنبال آن هستند كه آن توسط امپراطوری رسانه ای كه در دست صهیونیست ها هست را زیر سوال ببرند.
- امروز وضع آشفته آمریكا را مشاهده می كنید، آنچه امروز در شهرها و ایالات آمریكا مشاهده می شود، بروز یك واقعیاتی است كه همیشه پنهان می شد. این وضعیت امروز در واقع مانند لجن ته حوز است كه امروز عیان شده است. اینكه پلیسی پای خود را بر گردن سیاه پوستی قرار بدهد و فشار بدهد تا اون جان بدهد، چیزی نیست كه جدیدا به وجود آمده باشد، این طبیعت آمریكایی است و كاری است كه با خیلی از كشورها مثل عراق، افغانستان، سوریه و ... انجام دادند. این شعار بگذارید نفس بكشیم كه امروز مردم آمریكا سر میدهند، این حرف دل همه ملتهایی است كه آمریكا به آنجا ظالمانه وارد شده است. آمریكایی ها به توفیق و لطف الهی با رفتارهای خودشان رسوا شدند. مدیریتشان در زمینه كرونا آنها را رسوا كرد و ضعف مدیریت شان باعث شده تلفاتشان چندین برابر بیشتر دیگر كشورها باشد.
- امروز ملت آمریكا احساس خجلت و سرافكندگی از حكومت های خود می كند و آن كسانی كه چه در كشور ما یا بعضی ایرانی هایی كه خارج از كشور هستند كه شغلشان حمایت و بزك كردن آمریكا است آنها هم امروز دیگر سر خود را بلند نمی كنند.
- خداوند انشالله حوادث عالم را به نفع ملت ایران پیش ببرد و اقتدار جمهوری اسلامی را روز به روز بیشتر كند و روح امام بزرگوار و شهدای عزیز را و شهید عزیز اخیر ما شهید سلیمانی عزیز را با اولیای خود محشور كند.