راهبرد همیشگی شهیدسلیمانی احیای مقاومت بود

دیدار و سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی

1403/10/12
|
13:54

در آستانه‌ی پنجمین سالروز شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده فقید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خانواده‌‌های این شهید عزیز و همراهانش، خانواده‌های شهدای تشییع در سال 98، خانواده‌های شهدای حادثه تروریستی سال گذشته‌‌ی كرمان و جمعی از خانواده‌های معظم شهدا، ایثارگران و فعالان حوزه‌ی مقاومت، صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار كردند.

بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* راهبرد همیشگی شهید سلیمانی در این فعالیت‌های جهادی‌اش عبارت بود از اینكه جبهه‌ی مقاومت را احیا كند. یعنی چه؟ یعنی از ظرفیت‌ها و جوانهای آماده به كار خود آن كشورها استفاده كند كه این كار را به بهترین وجهی انجام داد. نیروهای میهنی هر كشور را هر جا كه وارد میشد مثل عراق یك جور، سوریه یك جور، لبنان یك جور، نیروهای خود آن محل را كه آماده به كار بودند بسیج میكرد.

خب در عراق مثلاً مرجعیت فتوا داد یا حكم كرد در مقابل داعش كه باید جوانها، مردم باید بیایند بایستند. خیلی خب، هزاران جوان عازم شدند، اما هزاران جوان بدون سازماندهی، بدون سلاح، بدون آموزش چه كار میتوانند بكنند؟ چه كسی اینها را سازماندهی كرد؟ چه كسی به اینها سلاح داد؟ چه كسی آنها را آموزش‌های كوتاه‌مدت داد؟ شهید سلیمانی، با همكاری دوستان عراقی، شهید ابومهدی.

شهید ابومهدی را دست‌كم نگیرید، خیلی مرد بزرگی بود، خیلی انسان با ارزشی بود. در كنار شهید سلیمانی و دیگرانی كه بحمداللّه بعضی‌‌شان زنده هستند، بعضی هم به شهادت رسیدند. این نیروها را شهید سلیمانی كشید وسط میدان. این هم یكی از خصوصیات این شهید بود كه اینها درس است. یعنی از ظرفیت‌های موجود برای كار بزرگ بهترین استفاده را كردن، بلد بودن این كار و همت‌گماشتن بر این كار. این كار شهید سلیمانی بود.

* از همان اول جمعی از جوانان جمع معدودی از جوانها در نجف در مقابل نیروهای خارجی كه حمله كرده بودند به عراق، به شهرهای عراق ــ به نجف، به كربلا، به كاظمین، بغداد، جاهای دیگر ــ در صحن مطهر امیرالمؤمنین سنگر گرفته بودند، بی‌پناه؛ نه سلاح درستی،‌ نه حتی غذای درستی، سلیمانی از اینجا احساس تكلیف كرد. شروع كرد ارتباط با اینها برقرار كردن، كمكشان كرد، نجاتشان داد. البته یك حركت خیلی خوبی هم و بسیار مؤثری هم مرجعیت در آن وقت كرد كه آن هم فوق‌العاده مهم بود، مؤثر بود. اول سلیمانی وارد میدان شد.

آمریكایی‌ها نیامده بودند كه در عراق صدام را بردارند خودشان هم بروند. آمده بودند صدام را بردارند خودشان به جای او بنشینند. اول یك حاكم نظامی را یك ژنرال نظامی را بر عراق حاكم كردند اول كار. بعد دیدند خیلی زشت است این، او را برداشتند یك فرد سیاسی را به نام «برمر» را گذاشتند. آن كسی كه موجب شد كه این شخص دوم برداشته بشود و در یك فرایند سخت و پیچیده و طولانی عراق به دست خود عراقی‌ها بیفتد و خودشان حاكمان خودشان را انتخاب كنند در آن نقطه‌ی اصلی شهید سلیمانی بود.

بعد از مدتی نوبت داعش رسید آمریكایی‌ها بعد از آنی كه دیدند در عراق و بقیه‌ی جاها در آن ناحیه مستقیم به صرفه‌شان نیست دخالت كنند، داعش را به وجود آوردند. این را دیگر خود آمریكایی‌ها اعتراف كردند، داعش را آنها به وجود آوردند. آن كسی كه وارد میدان شد در مقابل داعش ایستاد، باز شهید سلیمانی بود. جوانهای عراقی درخشیدند،‌ جوانهای عراقی به معنای واقعی كلمه در این قضیه درخشیدند؛ لكن نقش شهید سلیمانی نقش حیاتی بود. اگر او نبود نمیشد.

* از اوائل دهه‌ی 80 كه شرارتهای نظامی آمریكا در منطقه‌ی ما شروع شد در افغانستان و عراق كه رسماً آمریكا وارد میدان شد و شرارت كرد، حقیقتاً از همان اولِ كار، شهید سلیمانی وارد میدان شد. به خطر نیندیشید،‌ به ابّهت دشمن فكر نكرد.

آنها البته هدف اصلی‌شان ایران بود، حمله‌ی به افغانستان در شرق ایران، حمله‌ی به عراق در غرب ایران هر كدام با یك بهانه‌ای. صورت قضیه این بود، باطن قضیه این بود كه ایران اسلامی و ملت ایران از دو طرف محاصره بشوند، هدف این بود. وقتی آن دو حمله خنثی شد طبعاً دشمن به نتیجه نرسید.

شهید سلیمانی از همان اول وارد میدان شد، نقش این مرد شریف و صادق در این جهاد یك نقش بی‌بدیلی است. خودش كه نه میگفت، نه می‌نوشت، گمان نمیكنم هم كس دیگری این خصوصیات و این ریزه‌كاری‌ها را توانسته باشد بنویسد و بماند. كه این یكی از چیزهای مایه‌ی تأسف است. البته معلومات زیاد است در این زمینه، اطلاعاتی كه هست پیش ما، پیش دیگران خیلی هست اما باید اینها بماند در معارف سیاسی كشور ما، باید اینها بماند، اینها باید سند بشود، نسلهای بعد بفهمند.

* خدای متعال نشان داد كه عزت دست اوست. این عزت است كه مردم از راههای دور، گاهی از كشورهای دیگر راه می‌افتند سر سال شهادت سلیمانی برای اینكه به مقبره‌ی او، به مرقد او برسند، مرقد او را زیارت كنند، برایش فاتحه بخوانند، این عزت نیست؟ عزت این است.

وقتی برای خدا كار میكنید، خدا هم این جور جواب میدهد. این در دنیاست. حالا مقاماتش در عالم رحمت الهی و نعمت الهی كه برای ما قابل تصور هم نیست، اما پاداش دنیوی‌اش این است كه ملاحظه میكنید، این مرقد اوست، هزاران نفر، هزاران هزاران نفر راه می‌افتند میروند مرقد او را زیارت كنند. این عزت را خدا میدهد. وقتی با اخلاص كار كردیم، خدا هم این جور جواب میدهد.

دسترسی سریع