آمریكا با بحران مشروعیت مواجه است

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل تأكید كرد: امروز جهان درحال گذار از نظم تك‌قطبی است و دوران سلطه‌گری آمریكا بر جهان به پایان رسیده است.

1404/08/20
|
10:38

علی اكبر ولایتی با اشاره به پیشینه تاریخی شكل‌گیری ایالات متحده آمریكا گفت: برای درك وضعیت كنونی جهان، باید ریشه‌های تاریخی قدرت‌طلبی و توسعه‌طلبی آمریكا را شناخت. پس از كشف قاره آمریكا در سال 1492 میلادی توسط كریستف كلمب، قدرت‌های اروپایی همچون اسپانیا، پرتغال، انگلیس و فرانسه به تقسیم سرزمین‌های جدید پرداختند. این رقابت‌های استعماری، درگیری‌های اروپا را به قاره جدید كشاند و سرآغاز سیاست‌های سلطه‌گرانه‌ای شد كه بعد‌ها در قالب قدرت آمریكا تبلور یافت.

وی افزود: استعمارگران اروپایی، به‌ویژه پرتغالی‌ها، با رفتار‌های غیرانسانی خود زمینه‌ساز یكی از سیاه‌ترین دوران‌های تاریخ بشری شدند؛ آنان مردم آفریقا را به بردگی گرفته، در كشتی‌ها به اروپا می‌بردند و نیمی از آنان در راه جان می‌باختند. این شیوه ظالمانه، اساس نظام اقتصادی و اجتماعی اولیه در قاره آمریكا را شكل داد.

به گفته مشاور مقام معظم رهبری، در سال 1776 میلادی، پس از جنگ میان استعمارگران، ایالات متحده آمریكا تأسیس شد؛ كشوری كه از ابتدا بر مبنای تبعیض نژادی، استعمار و انباشت سرمایه شكل گرفت. بعد‌ها جنگ‌های داخلی آمریكا (1861 تا 1865) كه به‌ظاهر بر سر لغو برده‌داری بود، در واقع نزاعی میان دو تفكر اقتصادی و سیاسی متفاوت بود: شمال صنعتی و لیبرال با جنوب زمیندار و سلطه‌طلب.

ولایتی ادامه داد: تفكر جنوبی آمریكا، كه بعد‌ها در قالب حزب جمهوری‌خواه تداوم یافت، همچنان بر سیاست‌های توسعه‌طلبانه، برتری‌جویانه و سلطه‌گرانه تأكید دارد. از ریگان تا ترامپ، رگه‌های همان تفكر دیده می‌شود؛ تفكری كه منافع آمریكا را مقدم بر همه ارزش‌های انسانی می‌داند.

وی در تحلیل تحولات قرن بیستم تصریح كرد: پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد، آمریكا كوشید خود را به‌عنوان تنها قدرت تعیین‌كننده جهان معرفی كند. با فروپاشی شوروی، بوش پدر اعلام كرد كه «در جهان تنها یك ابرقدرت باقی مانده است» و فوكویاما از «پایان تاریخ» سخن گفت. اما این خوش‌خیالی دیری نپایید؛ زیرا ملت‌ها و قدرت‌های نوظهور، سلطه یك‌جانبه آمریكا را نپذیرفتند.

ولایتی افزود: روسیه پس از فروپاشی شوروی، در دوران ولادیمیر پوتین بار دیگر به قدرت بازگشت. پوتین با بازسازی ساختار سیاسی و اقتصادی روسیه، اقتدار ملی را احیا كرد و در برابر سیاست‌های تجاوزكارانه غرب ایستاد. او بسیاری از امتیازاتی را كه گورباچف و یلتسین به غرب داده بودند، لغو كرد و استقلال روسیه را بازگرداند.

وی در ادامه با اشاره به نقش چین در تحولات جهانی خاطرنشان كرد: چین نیز در دهه‌های اخیر با رشد اقتصادی بی‌سابقه و سیاست خارجی متوازن، توانسته است جایگاه مستقلی در نظام بین‌الملل بیابد. اتحاد راهبردی چین و روسیه در قالب سازمان شانگهای و گروه بریكس، نشانه‌ای روشن از شكل‌گیری قطب جدیدی در شرق است كه در برابر سیاست‌های یك‌جانبه آمریكا ایستاده است.

امروز آمریكا با بحران مشروعیت مواجه است

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل، با اشاره به سیاست‌های اخیر ایالات متحده گفت: امروز آمریكا نه‌تنها در خاورمیانه بلكه در آمریكای لاتین و شرق آسیا نیز با بحران مشروعیت مواجه است. سیاست موسوم به «حیاط خلوت» كه از دوران مونرو آغاز شد، هنوز در تفكر سیاستمداران آمریكایی وجود دارد. از نگاه آنان، آمریكای لاتین باید در كنترل واشنگتن بماند، همان‌گونه كه ترامپ در اظهاراتی، كانادا را ایالت پنجاه‌ویكم آمریكا خواند.

ولایتی با اشاره به جاه‌طلبی‌های جدید واشنگتن تأكید كرد: آمریكا درصدد گسترش نفوذ خود از آمریكای جنوبی تا قطب شمال است و در عین حال، به دنبال كنترل مناطق راهبردی، چون كانال پاناما، ونزوئلا، شیلی و بولیوی است. هدف نهایی، مقابله با قدرت‌گیری شرق و حفظ ابرقدرتی از دست‌رفته خود است.

حق طلبی مردم فلسطین قابل معامله نیست

او همچنین رفتار ترامپ را نمونه‌ای از سیاست تحقیر متحدان دانست و گفت: ترامپ در نشست‌های بین‌المللی از جمله در شرم‌الشیخ و حتی در دیدار با زلنسكی، رهبران اروپا را تحقیر كرد؛ زیرا معتقد است آمریكا نباید هزینه امنیت اروپا را بپردازد. از سوی دیگر، نگاه او به كشور‌های عربی تنها از زاویه مالی است و حمایت از رژیم صهیونیستی را نیز صرفاً در چارچوب منافع شخصی و انتخاباتی خود می‌بیند.

ولایتی با اشاره به جنگ غزه گفت: تلاش ترامپ برای توقف جنگ در غزه، نه از سر دلسوزی برای فلسطینیان، بلكه با هدف جلوگیری از گسترش نارضایتی در میان كشور‌های عربی است. او می‌خواهد با راضی نگه داشتن دولت‌های ثروتمند عرب، منافع اقتصادی و سیاسی آمریكا را تضمین كند؛ اما این سیاست دیر یا زود شكست خواهد خورد، زیرا ملت‌های منطقه بیدار شده‌اند و حق‌طلبی مردم فلسطین قابل معامله نیست.

مشاور مقام معظم رهبری در ادامه افزود: در مقابل این رویكرد، كشور‌های شرق و اعضای بریكس با تكیه بر همكاری‌های اقتصادی و استقلال سیاسی، در حال شكل‌دهی به نظمی جدید هستند. ارزش پول روسیه در طول جنگ اوكراین كاهش نیافته و این خود نشان‌دهنده حمایت‌های مؤثر چین از روسیه است. چنین روندی نشانه‌ای از شكل‌گیری نظمی نوین در جهان است كه بر پایه همكاری، عدالت و احترام متقابل استوار است.

آمریكا به دنبال تسلط بر مسیر انرژی و تجارت منطقه

وی درباره تحركات آمریكا در جنوب آسیا نیز گفت: واشنگتن با افزایش فشار بر پاكستان و هند تلاش دارد حضور خود را در منطقه حفظ كند. سفر‌های مكرر فرماندهان نظامی پاكستان به آمریكا و گفت‌و‌گو‌های آنان با مقامات آمریكایی، بخشی از این راهبرد است. آمریكا می‌كوشد در نزدیكی بندر گوادر و در مجاورت بندر چابهار ایران، پایگاه‌های جدیدی ایجاد كند تا علاوه بر كنترل چین، بر مسیر انرژی و تجارت منطقه نیز تسلط یابد.

ولایتی در جمع‌بندی این تحلیل اظهار داشت: ایالات متحده همچنان با همان سیاست دیرینه خود عمل می‌كند؛ سیاستی كه بر مبنای طمع اقتصادی، مداخله‌جویی و سلطه‌طلبی شكل گرفته است. اما شرایط امروز جهان دیگر مانند گذشته نیست. ملت‌ها بیدار شده‌اند و قدرت‌های نوظهور، به‌ویژه در شرق، مانع تكرار سلطه یك‌جانبه خواهند شد.

وی تأكید كرد: جمهوری اسلامی ایران به عنوان كشوری مستقل، الهام‌بخش و تأثیرگذار، با تكیه بر منطق عدالت‌خواهی، ایستادگی در برابر سلطه‌طلبی و تقویت همكاری با كشور‌های مستقل آسیایی و اسلامی، جایگاهی مهم در نظم نوین جهانی دارد. آینده از آنِ ملت‌هایی است كه با استقلال و عزت، مسیر عدالت و مقاومت را برگزیده‌اند، نه قدرت‌هایی كه قرن‌ها بر پایه استعمار و جنگ، ثروت اندوخته‌اند.

ولایتی افزود: جمهوری اسلامی ایران همچنان به‌عنوان محور اصلی جبهه مقاومت، از كشور‌هایی كه در برابر صهیونیسم و آمریكا ایستادگی می‌كنند، حمایت كرده و به تلاش‌های خود در این مسیر ادامه می‌دهد. اتهامات غربی‌ها، به‌ویژه آمریكا و انگلیس، مبنی بر دخالت ایران در امور داخلی كشور‌های منطقه، نادرست و برعكس واقعیت است. در حالی‌كه این كشور‌های غربی، به‌ویژه آمریكا و فرانسه، درصدد دخالت مستقیم در امور داخلی لبنان هستند، رژیم صهیونیستی نیز به‌عنوان ابزار سیاست تجاوزكارانه آنان، پیش و پس از آتش‌بس، با حمله به لبنان جان مردم بی‌گناه را می‌گیرد. تنها نیرویی كه در برابر این تجاوز‌ها ایستادگی می‌كند، مقاومت اسلامی حزب‌الله است. در عین حال، آمریكایی‌ها خواستار خلع سلاح حزب‌الله شده‌اند، در حالی‌كه حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب‌الله، در واقع صیانت از لبنان است. این در شرایطی است كه اقدامات آمریكا و غرب در جهت دخالت در لبنان، با هدف تضعیف هویت ملی این كشور و ایجاد وضعیتی مشابه آنچه در سوریه رقم زده‌اند، صورت می‌گیرد.

دسترسی سریع